برده ای که هم اکنون آزاد شده، به شهری می رسد که زمانی پررونق بوده و حالا در شرایط بدی قرار دارد. او به دنبال آن است تا در مکانی مستقر شود و زندگی کند. درست در همان روز، یکی از ساکنین شهر پس از یافتن طلا در کندوکاوهایش، به قتل می رسد.
هنگامی که رای 22 ساله، از نوادگان بازماندگان هولوکاست، مورد هدف نئونازی ها در بیلینگز، مونتانا قرار می گیرد، ضربه روحی اجدادش مجددا برایش تداعی می شود.