یک سگ نمایشگاهی نازپرورده و یک گربه خیابانی باهوش، پس از جدا شدن در طی یک نقل مکان بین شهری، سفری هیجان انگیز را برای یافتن خانواده خود آغاز می‌کنند.

جاش و آبی به نیویورک سیتی سفر می کنند تا برای یک نمایش موزیکال در برادوی تست بدهند، اما یک مرد طمعکار نقشه می کشد تا این شهر را از آن خود کند. آبی باید به یک ماجراجویی برود تا پیش از آنکه دیر شود، جاش، استیو، جو و نیویورک سیتی را نجات دهد.

لوسی پس از اینکه متوجه میشود، مادربزرگش را به دلیل کهولت سن، نمیتوانید برای برگزاری جشن کریسمس دعوت کند، تصمیم میگیرد تا خودش را با برپایی جشن سال نو، شاد کند. در همین حال چارلی براون تلاش میکند تا قبل از رسیدن نیمه شب به یکی از تصمیمات هیجانی خود عمل کند و…