حوادث سریال نیز حول محور سوفیا (بریت رابرتسون) اتفاق می افتد، او کار خود را با فروش یک لباس قدیمی در سایت eBay، که آن را به قیمت پایینی خریداری کرده است، شروع می کند، این لباس به قیمت بسیار بالایی به فروش می رسد و سوفیا نیز به کار خود ادامه می دهد، اما بعد از چند وقت دیگر فروش او مثل قبل پیش نمی رود و او نیز تصمیم می گیرد تا وبسایت شخصی خود را راه اندازی کند…

بهترین دوست "جیمی"، "سامی" بخاطر سرطان خون می‌میرد و وصیت می‌کند که همراه لباس ورزشکار مورد علاقه‌ش به خاک سپرده شود، "جیمی" به همراه دوستانش تصمیم می‌گیرند که به آرزوی دوستشان "سامی" جامعه عمل بپوشانند...

داستان سریال درباره‌ی "کمیل پریکر" روزنامه نگاری جوانی است که به شهر دوران کودکی‌اش بازمی‌گردد تا اخبار قتل دو کودک خردسال را پوشش دهد. اما او در حالی که تلاش دارد تا هویت قربانیان را شناسایی کند، با معماهای حل نشده دوران گذشته زندگی خودش نیز رو برو می‌شود...

داستان سریال در مورد زندگی حرفه ای و شخصی جراح پیوند قلب، “الکس پنتیر” می باشد…

داستان این سریال که بر اساس سری فیلم های "اسلحه‌ی مرگبار" ساخته شده در مورد مارتین ریگز یک افسر سابق نیروی دریایی‌ است که پس از مرگ همسر و فرزندش، برای شروع یک زندگی جدید به لس آنجلس نقل مکان کرده و در اداره‌ی پلیس آنجا مشغول به کار می شود. همکار او مورتاگ، یک کارآگاه است که بتازگی دچار یک حمله‌ی قلبی تقریباً مرگبار شده و به همین دلیل باید از استرس و هیجان دوری کند و... * آپدیت: قسمت 15 از فصل سوم اضافه شد.

"والتر اوبراین" یک نابغه کامپیوتر با ضریب هوشی بالاست که توسط واحد امنیت ملی ایالات متحده به کارگرفته می‌شود تا به همراه اعضای گروه خود این سازمان را در مقابله با تهدیدات پیچیده و خطرناک موجود در دنیای مدرن یاری کند. اما هرچقدر که او و اعضای گروهش در حل مشکلات و تهدیدهای دشوار دنیای فناوری تبحر دارند، در برقراری ارتباط با محیط پیرامون و سایر افراد جامعه دچارمشکل می باشند...