اولیس به سراغ یک مشاور شغلی میرود و در پایان، کلینیک را با توانایی شگفتانگیزی ترک میکند؛ او حالا میتواند با یک لمس ساده، شغل مناسب هر فرد را کشف کند.
زمانی که الکس و ایوا تصمیم میگیرند در همان نقطهای که برای اولین بار از مسیرشان عبور کردند، عهد خود را علنی کنند، یک سری اشتباهات سفر آنها را به سمت محراب منحرف میکند.