بکی شانزده ساله دو سال پس از جان به در بردن از حمله خشونت بار به خانواده اش، به دنبال زندگی تازه ای در کنار یک خانم مهربان است. اما با حمله یک گروه خشن به خانه آن ها و ربودن سگ خانواده، او مجبور می شود برای محافظت از خود و عزیزانش به راه و رسم گذشته برگردد.
داستان در مورد زوجی است که برای سالگرد ازدواجشان به خانه ای بالای دریاچه میروند، زمانی که همسر جسی به صورت غیر منتظره ای جان میدهد ، او باید تلاش کند تا دستهایش که به تخت بسته شده را باز کند و...
"مدی" یک زن نویسنده منزوی است که شنوایی خود را از دست داده. او از جامعه دوری می کند و مانند یک نوجوان زندگی می کند. اما یک شب چهره ی یک نقاب دار او را به وحشت می اندازد. قاتلی روانی با نقابی بر چهره منتظر فرصتی است تا "مدی" را به قتل برساند. حال او باید از تمام حواسش، البته به جز حس شنوایی، کمک بگیرد تا این شب سخت را صبح کند و نجات یابد.
داستان این فیلم که در سال 1967 و در لس آنجلس آمریکا به وقوع می پیوندد، درباره مادری به نام آلیس سوف (الیزابت ریسر) می باشد که پس از آنکه همسرش را از دست می دهد، مجبور می شود خودش به تنهایی از پس مخارج و هزینه های زندگی اش برآید. به همین منظور او با کمک دخترانش، در خانه اش احضار روح میکند ولی در حقیقت آنها با شیرین کاری هایشان سر مردم را کلاه می گذارند. کوچکترین دختر او که دوریس (لولو ویلسون) نام دارد، از روی کنجکاوی وارد مسائل احضار روح میشود تا بتواند با روح پدرش ارتباط برقرار کند. ولی به اشتباه با یک روح سرگردان ارتباط برقرار میکند و حال بدبختی ها و ترس های آنان شروع میشود...
داستان فیلم در مورد زنی است که در تلاشست تا برادرش را که به جرم قتل پدر و مادرشان محکوم شده است را با اثبات اینکه جرم او به خاطر دلایل ماوراء طبیعی میباشد تبرئه کند...
پس از اینکه فرزندان مدیر عامل یک شرکت داروسازی به طور مشکوک و وحشتناکی جان خود را از دست می دهند، او باید با گذشته پنهانی و اسرارآمیز خود روبرو شود و...
پس از یک مرگ دلخراش و غمانگیز، هنری وینگریو یک پرستار بچه جوان آمریکایی را استخدام میکند تا از خواهرزاده و برادرزاده یتیم خود که در عمارت بلای با چند نفر دیگر حضور دارند، مراقبت کند. اما همه چیز آنطور که بهنظر میرسد، نیست و رازهای تاریکی از عشق و از دست دادن در عمارت بلای دفن شده که در انتظار کشف شدن هستند. در عمارت بلای مردن به معنای از بین رفتن نیست.
مابین گذشته و حال، یک خانواده در هم شکسته با خاطرات قدیمی خانه تسخیر شدهاشان مواجه میشوند. خاطرات و اتفاقات وحشتناکی که بر آنها ظاهر میشود و باید هر کدام به نحوی با این سیاهی و ارواح خاطرات گذشته مقابله کنند.
داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه 4 نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .