"دیک" دیشب درگذشته و حالا "زکی" و "ارل" نمیخواهند هیچ کسی متوجه شود که چگونه این اتفاق افتاده ، چرا که این اتفاق بسیار شرمسارانه است و اخبار خیلی زود در شهر کوچک آلاباما پخش می شود...
داستان در مورد "امیلی مارتین" است که پس از اینکه یکی از عزیزانش بیمار می شود، به شهر قدیمی خود بازمیگردد و در آنجا مجبور است با دوست پسر سابق خود که حالا دوست دختر جدیدی دارد روبرو شود و...
"جیمی"، یک تصویرگر بی پول که بدهی های زیادی دارد، در حالی که هم اتاقی اش از شهر بیرون رفته تصمیم میگیرد برای تعطیلات خود آشپزی کند اما همه چیز اشتباه پیش می رود...