این فیلم که بر اساس یک رمان ساخته شده، داستان پنج خواهر را روایت می کند که در انگلستان زندگی می کنند. با آمدن یک مرد ثروتمند جوان، «آقای بینگلی» و دوستش «آقای دارسی» به محلهی آنها، زندگی این خواهران زیر و رو می شود.
«آنتوان فیشر» یک ملوان سیاهپوست نیروی دریایی می باشد که در محیط کار بشدت پر خاشگر است. او را به یک روانشناس معرفی می کنند تا او را روانکاوی کند. در حین روانکاوی، مشکلات گذشته او برملا می شود...
به یک پسر نوجوان دبیرستانی فرصتی داده شده تا برای مجله «رولینگ استون» در مورد یک گروه راک، مقالهای بنویسد، آن هم در حالی که قرار است به همراه این گروه راک به یک سفر برای اجرای کنسرت جدیدشان برود.