سنت وینسنت قصد دارد یک فیلم مستند درباره موسیقی خود بسازد ، اما هنگامی که او دوست صمیمی خود را برای کارگردانی استخدام می کند ، مفاهیم واقعیت ، هویت و اصالت به طور فزاینده ای تحریف و عجیب می شوند.
این فیلم داستان زندگی 4 مرد جوان از محله فقیر نشین "نیوجرسی" است که به هم میپیوندند تا گروه معروف راک به نام “چهار فصل” را بسازند. داستان فیلم به چهار بخش برخاستن، دوران سخت، مشکلات شخصی و پیروزی نهایی گروهی از دوستان است که موسیقی شان تبدیل به نماد یک نسل شد.
«گابریل یولا» (لی) یکی از مأموران سابق آژانس کارآگاهی MVA سر به یاغی گری می گذارد و با استفاده از تکنولوژی سفر کوانتومی، بین دنیاهای موازی سفر می کند و خویشتن های موازی اش را به قتل می رساند. او با هر قتلی قدرتی بیش از پیش کسب می کند و حالا باید به هر ترتیبی که شده جلویش گرفته شود...
جنگ جهانی دوم، پس از حمله ی ژاپنی ها به پرل هاربر. دو دوست دوران کودکی به نام های «ریف مکولی» (افلک) و «دنی واکر» (هارتنت)، زنی (بکینسیل) را که هر دو به او علاقه مند هستند پشت سر می گذراند و رهسپار انجام مأموریت بمباران توکیو می شوند.
«مایز لوگان» (لارنس)، دزد جواهر، پیش از دستگیری الماسی گران قیمت را در یک ساختمان نیمه کاره پنهان می کند. اما دو سال بعد که «لوگان» از زندان آزاد می شود، می بیند آن ساختمان به قرارگاه پلیس تبدیل شده است...
«جیمز ادواردز» (اسمیت)، پلیس نیویورکی، سر و شکلی ورزشکارانه و رفتاری بی توجه و سبک سرانه نسبت به اجرای قانون دارد. یک شب، پس از تعقیب بزه کار مرموزی که یک موجود ماورای زمینی از آب در می آید، «کی» (جونز)، یکی از مأموران کهنه کار سازمانی دولتی که سال هاست مخفیانه رفت و آمد موجودات فضایی را زیر نظر دارد، او را به هم کاری دعوت می کند...
داستان فیلم در دهه 1950 در لس آنجلس اتفاق می افتد، روایت سه پلیس لس آنجلس که در گیر ماجرای قتلی در کافه نایت اوول می شوند. ماجرا به جرایم سازمان یافته، فحشا، مواد مخدر و فساد سیاسی گسترش می یابد. عنوان داستان، محرمانه، به مجله رسوایی بر می گردد که بصورت تخیلی در 1950 با عنوان هاش-هاش منتشر می شده.
فیلم با لحظات فرود آپولو 11 بر ماه آغاز می شد و روایت بر مبنای شخصیت جیم لاول، فضانورد معروف آمریکایی و فرمانده آپولو 13 شکل می گیریرد. داستان ضمن روایت زندگی خانوادگی آنها از یک سو و مشکلات عظیمی که در راه این ماموریت پشت سر گذاشتند، از سوی دیگر ادامه می یابد.
داستان این سریال در مورد مردی به نام "پاتریک جین" است که در مورد ماجراهای جنایی تحقیق می کند و دارای استعدادهای فوق العادهای مانند "شرلوک هلمز" و همچنین از قدرتهایی مانند خواندن ذهن نیز بهره میبرد و از اسرار نهفته در جرم ها و قتل ها پرده بر می دارد. او در گذشته تظاهر می کرده که با ارواح ارتباط دارد که همین قضیه موجب کشته شدن خانواده اش توسط یک قاتل زنجیره ای شده است...
داستان در خصوص زندگی دختری بنام سوکی است که میتواند ذهن افراد را بخواند . در واقع داستان از زمانی وارد فاز اصلی میشود که بیل خون آشام وارد زندگی سوکی میشود و…
سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند..یه تفاوت اصلی این سریال با سریالهای پلیسی اینه که اون اتفاقی که شما فکر می کنید می افته اتفاق نمی یفته ... بیشتر از اینکه به تجهیزات وابسته باشه به قدرت های فردی و روانی افراد وابسته هست..بر روی شخصیت ها و رابطه اونها تاکید زیادی شده و تقریبا همه شخصیت ها جذاب هستند...و در پایان کلیت سریال برای کسانی که از رشته روانشناسی جنایی اطلایی ندارند یا می خواهند اطلاع پیدا کنند بسیار جذاب است چون رویه ای کاملا متفاوت برای کشف جرم را به ما نشان میدهد.
قهرمان این سریال، جک باوئر، یک مامور واحد ضدتروریستی دولت آمریکا است که ظرف 24 ساعت که نمایش آن 24 قسمت یا یک فصل تلویزیونی به طول میانجامد، یک حمله تروریستی یا توطئه برای نابودی میلیونها نفر را خنثی میکند...