داستان واقعی زندگی "جرج رابرت لازنبی"، مکانیک ساده و فقیر اهل استرالیا که شانس به او روی کرد و تحت شرایطی باورنکردنی توانست نقش “جیمز باند” را در فیلم دوم این مجموعه که در سال 1969 عرضه شد ، بازی کند. او فقط یک بار در این نقش در فیلم در خدمت سرویس‌مخفی علیاحضرت بازی کرد و به دلیل عدم موفقیت در آن دوباره این نقش به شون کانری پیشنهاد شد.

مستندی که بصورت اختصاصی به سینمای آمریکا پرداخته و آن را یک گنجینه‌ی ملی برای آمریکا می داند و همچنین می تواند تجربیات و عقاید خود را با سینما به گوش مردم دنیا برساند...

وقتی زنی مسموم شده و یک بازیگر سینما به نظر یک قربانی می رسد، "خانم مارپل" برای حل معما دست بکار می شود...

«جیمز باند» (کانری) با پی گیری ماجرای قاچاق الماس در می یابد که دشمن دیرین، «بلوفلد» (گری) می خواهد با الماس، لیزر غول آسایی بسازد و پس از فرستادن آن به فضا، شهر واشینگتن را نشانه بگیرد... * نسخه دوبله پارسی بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی

پس از ربوده شدن یکی از فضاپیماهای ناسا، جیمز باند با سرویس مخفی اطلاعاتی ژاپن همراه می شود تا از وقوع جنگ بین روسیه و آمریکا جلوگیری کنند و...

یک مرد غیر معتدل به نام «توماس ادوارد لورنس» که با عنوان های مختلفی لقب گرفته است، از قهرمان گرفته تا شارلاتان و سادیسمی، خود را جای یک سرباز گمنام می زند و برای جستجوی افتخار به سمت بیابان های عربستان می رود. داستان با نشان دادن مرگ لورنس در 47 سالگی به علت تصادف با موتور سیکلت در لندن شروع می شود و سپس به زمان قبل بر می گردد و ماجراجویی های او را نشان می دهد: سال 1916 که یک افسر جوان باهوش در کایرو بود و ماموریتی برای تحقیق در شورش عرب ها علیه ترک ها در جنگ جهانی اول به او داده شد. او در بیابان های عربستان ارتشی غیر نظامی از عرب ها تشکیل داد و برای مدت دو سال با کارهایی نظیر حمله های بیابانی، تصادف های قطار و حمله ی شترها، ترک ها را به ستوه آورد. در نهایت، او ارتش خود را به سمت شمال هدایت می کند و به یک ژنرال انگلیسی برای نابودی امپراتوری عثمانی کمک می کند.

ورشو، سال 1942٫ یک زن لهستانی به شکلی فجیع به قتل می رسد. سرگرد گرا، عضو سازمان اطلاعات آلمان که به عدالت اعتقاد دارد، مسئول تحقیقات می شود. یک شاهد عینی اعلام می کند یک ژنرال آلمانی را در حال خروج از ساختمان دیده است و…